آموزش پيش دبستاني
psychologist man
کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی

 آموزش پيش دبستاني

 

تاريخ توجه به آموزش و پرورش کودک و بررسي عوامل مؤثر در آموزشهاي دوران اوليه کودکي

کودکي، اولين و مهمترين دوره زندگي آدمي است. در اين دوره کودک براي نخستين بار با طبيعت رابطه برقرار مي کند. روابط اجتماعي خود را بنا مي نهد و به مفهومي از خود دست مي يابد و از آنها که اين دوره ساختار شخصيتي و رفتاري انسان بنيان گذاشته مي شود ، دوران کودکي را دوران سرنوشت ساز دانسته اند(مفيدي، 1372،ص3).

تاريخ آموزش و پرورش در دوران اوليه کودکي در حقيقت تاريخ تغييرات اجتماعي است. بدين معني که به طور همزمان و در نتيجه پديد آمدن شرايط سياسي و اقتصادي در زندگي بشر، شرايط کودکي و طرز تلقي نسبت به کودک نيز تحت تأثير قرار گرفته است. رهبران آموزشي در تاريخ آموزش و پرورش همواره از کودک دفاع نموده اند. آنها با پشتيباني از کودک و فراهم آوردن شرايط مراقبت بهتر براي او، به کشف و شناسايي بسياري از مسائل در خصوص فکر و ذهن کودک نايل آمده است.

آموزش و پرورش پيش از دبستان

مفهوم آموزش و پرورش پيش دبستاني معمولاً به تجارب کودکان در مهد کودکها، کودکستان ها و دوره هاي آمادگي اشاره مي کند. نوشته هاي اخير درباره ي رشد کودک و آموزش اوليه نمايانگر اين واقعيت است که هنوز تعريف درستي از آموزش سالهاي اوليه به عمل نيامده است. روان شناسان کودک معمولاً بين دوره اوليه کودکي و دوره هاي بعدي زندگي کودک تمايزاتي قائل گرديده اند. بعضي از آنها دوران اوليه کودکي را بر حسب سن زماني تعريف کرده اند مثلاً از يک سالگي تا شش سالگي  و يا از دو سالگي تا پنج سالگي. بعضي ديگر، اين دوران را بر حسب شاخصهاي رسش و پختگي مشخص نموده اند و مثلاً گفته اند ، شروع آن زماني است که کودک در راه رفتن استقلال پيدا مي کند و از آن جا که راه رفتن افقهاي تازه اي را به روي کودک مي گشايد.

به عنوان مثال: مراکز مراقبت[1]، کودکستان و دوره آمادگي[2]، . در کشور ما، آموزش کودکان در اين دوره سني که تحت پوشش سازمان بهزيستي کشور و آموزش و پرورش مي باشد به صورت زير تعريف گرديده است:« مهد هاي کودک به مراکزي اطلاق مي شود که براي نگهداري ، مراقبت و آموزش و پرورش قبل از دبستان کودکان سالم از  3 ماهگش تا پايان 5 سالگي در 3 بخش شير خورگي (3 ماهه تا 18 ماهگي) نوپا(5/1 تا 5/3 سالگي) و نوباوه(3 سال تا پايان 5 سالگي) تشکيل و اداره مي شود»(سازمان بهزستي کشور، دفتر آموزش و پژوهش ،1368؛ به نقل از مفيدي،1372).

کودکان پنج سال تمام در اين تعريف تحت پوشش آموزش و پرورش قرار مي گيرند و در دوره آمادگي به مدت يک سال آموزش مي بينند. امروزه، با توجه به مفهوم تعليم و تربيت ز گهواره تا گور، بحث آموزش در دوران اوليه کودکي گسترش کمي و کيفي يافته است و آموزش و پرورش پيش از دبستان، عبارت است از آموزشي که از زمان تولد آغاز و تا شروع اولين سالهاي دبستان بعني در پايان شش سالگي ادامه مي يابد . در چنين سالهايي کودکان مراحل مهم و حساس زندگي خود را از جهات شخصيتي ، اجتماعي و آموزشي پشت سر مي گذارند.

 

اهداف­دوره­پيش­ازدبستان 
اين گونه اهداف نمي توانند از اهداف کلي آموزش براي کودکان در مراحل بعدي تحصيلي جدا گردند.« اهدافي که بر مهد کودکها و کودکستانها مترتب است درست همان اهدافي است که در همه ي دوره هاي تحصيلي آموزشگاهي وجود دارد. تفاوتهاي موجود در مراحل ابتدايي تر اغلب از تفاوتهاي تدريجي و رشد افراد تحت آموزش ناشي مي شود و به تفاوتهاي فلسفي يا تفاوت هاي تدريجي و رشد افراد تحت آموزش ناشي مي شود و به تفاوتهاي فلسفي يا تفاوت اهداف ارتباطي ندارد. در حال حاضر بايد شکل و محتواي مدارس دوران اوليه کودکي بسته به اين امر باشد که ما چه تعريفي از اهداف مدارس ارائه مي دهيم و چه تصوري از تحصيل دانش در ذهنمان داريم»(اسپادک،2366،صفحه ي 51).

دانش در خصوص حيطه ي نيازهاي مختلف يک انسان ، محيط هاي آموزشي را به آوردن نيازهاي کودکان در ابعاد گوناگون ملزم ساخته است. امروزه رشد همه جانبه کودکان و برآوردن نيازهاي اجتماعي، جسماني، اخلاقي و عاطفي و هوشي آنان مد نظر بسياري از دست اندر کاران تعليم و تربيت کودکان در اين سطح و تعقيب آن در مراحل آموزشي بالاتر مي باشد. البته لازم به ذکر است که نوع برنامه ها تعيين کننده اهداف مشخص تري مي باشند اما به هر جهت بسياري از اهداف و آرمانهاي تدارک ديده شده به وسيله دست اندر کاران آموزشي در مهد کودک ها و کودکستانها به عنوان مراکز آموزشي پيش از دبستان مشابه يکديگرند.

 در اين سطح اهداف بسياري از برنامه هاي آموزشي و هدايت کودکان ايجاد محيطي سالم و مناسب است که بتواند برآورنده ي انتظارات جامعه و نياز هاي رشدي همه جانبه کودکان باشد. از آن جمله صغري سره، در کتاب روش فعال در کودکستان ،(1350، ص10) هدف از تأسيس کودکستان را ايجاد محيطي سالم و مناسب براي موراد زير مي داند:

1) پرورش عادات مفيد در کودک به منظور تأمين و تندرستي و ايجاد مهارت هايي که براي تطبيق شخص با محيط لازم است.

2) پرورش رفتار پسنديده ي اجتماعي و تشويق کودکان به شرکت در گروه ها و دسته که موجب آگاهي آنها به حقوق و امتيازات ديگران مي شود.

3) پرورش عواطف کودک.

4) کمک به بروز و پرورش استعداد هاي فطري کودکان.

5) ايجاد حس اعتماد به نفس و امنيت خاطر در کودکان.

6) متوجه ساختن کودک به دنيايي که او را فرا گرفته است.

7) تشويق حس استقلال طلبي و خلاقيت کودک.

8) پرورش حس استقلال طلبي و خلاقيت کودک.

9) پرورش حس زيبايي شناسي در کودک.

 

تاريخچه توجه به آموزش و پرورش پيش دبستاني

از نيمه قرن هفدهم با انتشار کتاب اميل ، فيلسوف فرانسوي روسو[3] و اويل قرن هجدهم که با پيشرفت دانش روان شناسي عمراه بود، شاهد تغييرات عمده اي در نظام آموزش و پرورش کشور ها هستيم. کودک و عالم کودکي، استعداد ها ، رغبت ها و نياز هاي او که قرن ها پس از افلاطون و فلاسفه ي ديگر مورد بي اعتنايي بود، رو به اهميت و اعتبار گذاشت(تقي پور ظهير،1381).

روسو، توجه و کوشش مربي را از مواد درسي، موضوعات و مطالب آموختني به کودک به عنوان موجودي که در درجه اول بايد از اين دانشها بهرهمند مي شود، جلب کرد. به همين جهت مي توان او را عامل تحولي در آموزش و پرورش يعني«کودک مواردي مودم محوري» دانست. به عقيده او به کودک نه مانند يک انسان کامل و بزرگسال بلکه صرفاً بايد به عنوان يک کودک نگريست.(براون  و ادوارد،1972،ص 41؛به نقل از مفيدي،1372،ص77).

او معتقد است که در هر سن از کودک اعمال و حرکاتي سر مي زند که براي آن سن عادي و طبيعي است و آموزش و پرورش بايد همان حرکات را دنبال کند و از آن استفاده کند. او مي گويد: «براي طرح هر مسأله و براي يادگيري هر مطلب ساعت و زمان مناسبي وجود دارد، سن معيني براي تحصيل علوم ، سن خاصي براي در آداب و رسوم اجتماعي ، موقع خاصي براي داستانها و قصه ها در زمان معيني براي رسيدن به مفهوم خداوند و درک خالق وجود دارد».

 البته زمان خاصي براي فراگيري قائل است. در عين حال معتقد است که مقدمات فراگيري را بايد قبل از آن آماده کرد . مثلاً قبل از يادگيري تاريخ بايد­ او را با مردم، معاشرت با مردم و شناخت آنها آشنا کرد(شاتو،1355،ص198 و 204).

نقش مربي از ديدگاه روسو، نقش راهنما و هدايت کننده است. به طوري که در اميل ، مربي در درجه  اول دوست و رفيق بازي هاي اميل و در جواني محرم اسرار، در مسافرت همراه و د رانتخاب حرفه نقش آماده کننده و هدايت کننده است نه تعليم دهنده و تحميل کننده(مفيدي،1372،ص85).

در سال 1800 ، پستالوژي دريافت که بچه ها از طريق بازي مي توانند ياد بگيرند. نظريه او در مورد آموزش پيش دبستاني يکي از فرا گيري هاي دلپذير، آسان و با اهميت و آموزشهاي فيزيکي براي بچه ها.

پستالوژي متوجه شد که ارزش درس دادن در فضاهاي طبيعي با اشياء اصلي جذاب تر است(وان مارنهلتر[4]،1887). هدف پستالوژي آموزش و تربيت همه کودکان و برقراري تعادل بين دستان و سرشان بود(اسميت[5]،1997) .

يکي از مشهورترين دانشجويان پستالوژي ، فريدريچ فروبل که ديدگاهي شبيه به ديدگاه پستالوژي داشت که اين تفکرات را در سطح بالاتر و جدي تر دنبال کرد. آثار و عقايد پستالوژي[6]نقطه ي آغازي در آموزش و پرورش پيش دبستاني محسوب مي شوند. پستالوژي ، در حقيقت آغاز گر نهضت کودکستان بود. او افکار منظم و مشخصي درباره آموزش و پرورش کودکان خردسال پديد آورد  و آن چنان تأثيري بر سرنوشت تربيتي کودکان باقي گذاشت که مربيان بزرگي چون فروبل[7]دنباله رو عقايد او شدند(براون وادواردز،1972،ص46).

به نظر او ، تنها راه نجات و رستگاري از بلاياي اجتماعي را بايد در تعليم و تربيت جستجو کرد (طوسي ،1354،ص182). به پستالوژي در آموزش کودکان به نقش خانواده ، به ويژه ما در اهميت فراوان مي داد و عقيده داشت همان گونه که مادر به کودک خود اولين غذاي مادي را مي دهد، همين طور خدا به او قدرت داد، که اولين تغذيه روحي را بر عهده بگيرد. وي کي گويد«من فکر مي کنم براي کودک بسيار زيان بار است که در سنين طفوليت از خانواده جدا گشته و با روش مصنوعي مدارس آموزش داده شود»(براون و ادواردز،1972،ص88).

او مي گويد:«مشاهده، به شناخت و آگاهي بيشتر منجر مي شود«همين امر سبب مهارت هاي کلاسي، قدرت بود. پستالوژي معتقد بود که براي يادگيري و آموزش کودکان بايد از وسايل ملموس و اشيا محيط پيرامون استفاده نمود. زير آموزش بايد با واقعيت زندگي تطبيق نمايد(همان منبع).

فروبل پس از مشاهده مدرسه پستالوژي به مدت 2 سال به تدريس در آنجا مشغول شد و از پستالوژي به عنوان راهنماي بزرگ زندگي خويش ياد کرده است(طوسي،1354،ص194).

فروبل به اهداف و شخصيت پستالوژي احترام مي گذاشت ولي در عين حال وي را به خاطر عدم توانايي اش در تشريح عقايد آموزشي خود و آنچه در عمل داشت مورد انتقاد قرار مي داد، فروبل در اين مورد چنين بيان مي کند: « پستالوژي هرگز نمي توانست تشريح دقيقي از عقايد، نقشه ها،طرحها و مقاصد خود داشته باشد. او هميشه مي گفت ، برويد و خود مشاهده کنيد». از آن جايي که فروبل نمي توانست کار آموزشي پستالوژي را روشي ايده آل بداند، بر آن شد تا روشي قابل اعتماد تر و معتبر تر بيايد. نتيجه چنين کار تأسيس کودکستاني بود که آغاز واقعي آموزش و پرورش پيش دبستاني مدرن مي باشد  (مفيدي،1372،ص98).

فروبل در سال 1837 کودکستاني بنا کرد که براي پيش دبستاني ها . نظريه فروبل در مورد آموزش پيش دبستاني مبنايي براي 4 ايده اصلي شد.

1.       بيان حال آزاد

2.       خلاقيت

3.       مشارکت اجتماعي

4.       بيان حرکتي(وان مارنهلتر،1887).

فروبل از جمله پرورشکاراني بود که به ضرورت و اهميت بازي در جريان کار و آموزش کودکان پي برده است و به عقيده ي وي بازي عاملي است که از طريق آن، کودک به توازن و تعادل و رشد يکپارچه و هماهنگ مي رسد.

کتاب آموزش انسان درباره بازي چنين مي گويد:« بازي، بالاترين مرحله رشد کودک . به عبارت بهتر بالاترين رشد انسان در اين دوره از زندگيش مي باشد، زيرا ، بازي انعکاسي از فعاليت هاي دروني و نمايشي از خودکاري يا خودفعالي فرد است. بازي نمونه اي از زندگي و طبيعت نهاني و دروني انسان در کل است».(براون و ادواردز،1972،ص67).

فروبل بازي را به منزله و دريچه اي براي همه چيزهاي خوب و نيکيها مي داند و معتقد است کودکي که با تمام وجود خود مستمر و با پشتکار و علاقه زياد تا سرحد خستگي فيزيکي به بازي و خود فعالي مي پردازد ، مطمئناً فردي مصمم و قادر به از خود گذشتگي و ايثار براي رسيدن به رفاه خود و ديگران بار مي آيد(ماير[8]،1350،ص373).

فروبل طرح آموزش [9]خود را بر اساس بازي بنيان نهاد. او هدايا[10](اشياء)را که کودک از طريق بازي با آنها قدم به قدم و به طور منظم به حس واقعي پي مي برد و مشغوليات[11] (پيشه ها) را به منظور آموزش دست ، چشم و فکر طرح ريزي و ابداع کرد(اسپادک،1366،ص40).

هدايا، در واقع يک سري ابزارهاي قابل دست کاري بودند که ضمن بازي با آنها ، در خصوص اشکال ، اعداد و اندازه گيريها  تجربياتي به دست مي آورد. مشغوليات کودکستان فروبل به بازيهاي دستي ورودي ميزي شباهت بسياري دارد، وي آنها را براي آموزش چشم، دست، به کار انداختن ماهيچه هاي ظريف، فکر کردن و تجزيه و تحليل و بيان نو آورانه دريافت شد، از طريق هدايا طرح ريزي نمود.

بعد ها، پياژه در مرحله پيش عملياتي(2 تا 7 سالگي) يعني همان سنسن ورود به پيش دبستاني مطرح کرد که کودکان خردسال از طريق بازي کردن، طرحواره هاي بازنمايي ذهني را که به تازگي فرا گرفته اند تمرين و نيرومند مي کنند. پياژه معتقد بود که با افزايش سن کودک، بازي کردن از شرايط زندگي عملي  مرتبط با آن جدا مي شود و بدون کمک مي تواند آنها را تجسم کند. همچنين با افزايش سن کودک و نزديک شدن به مرحله پيشض دبستاني و بازي کودک کمتر خود محور مي شود و هنگاممي که مي فهمند که عوامل بازي مي تواند مستقل از آنها باشد، در بازي کمتر خود محور مي شوند(مک کان،1993؛به نقل از لورابرک،2007،ص398).

بازي اجتماعي- نمايشي به کودک اين آگاهي را مي دهد که اينگونه بازي نوعي فعاليت بازنمايي ذهني است و معلمان کودکان پيش دبستاني که دقت بيشتري را صرف بازي اجتماعي – نمايشي مي کنند با کفايت تر مي دانند تحقيقات متعددي نشان داده که بازي دامنه وسيعي از توانايي هاي ذهني ، از جمله توجه، حافظه ، استدلال اجتماعي ، زبان و سواد آموزي، خلاقيت و درک ديدگاه طرف مقابل را تقويت مي کند(لورابرک[12]،2007).

مونته سوري[13] با تأثير از عقايد روسو در کار خويش و با ابداع وسايل آموزشي نفوذ فروبل را در کارهاي خود نشان داد و موفقيت وي در اين زمينه موجب گشت که او مدرسه اي بنا کند که در کشورهاي ديگر شعبه هايي داشته باشد. روش مونته سوري بر اساس نظرياتش درباره رشد کودک شکل گرفته است. او تصور مي کرد که کودکي مرحله اي بسيار حساس از زندگي انسان است در اين مرحله است که کودکان قادر به يادگيري مهارت ها و رفتار ها نسبت به مراحل ديگر زندگي هستند(ماکزيم،1980؛به نقل از مفيدي،1372،ص111).

او مي گويد :«اگر کودک در زماني که طبيعت براي او طرح ريزي کرده است ، از لذت بردن از اين تجربه ها منع شود، حساسيت خاصي که او را بدان سو مي کشد زايل مي شود و اثر نامطلوبي بر رشد او بر جاي مي گذارد»(مونته سوري،1948،ص98).

زماني که کودکان به حدود 5/2 سالگي برسند مي توانند وارد مدرسه مونته سوري شوند. در مدرسه مونتسوري ، هدف تعليم و تريت به اين صورت است که معلم سعي نکند کودک را هدايت کند به آو آموزش بدهد، براي او سرمشق تعيين کند و بر او اعمال قدرت کند، بلکه مي کوشد تا به کودک براي تسلط يابي مستقلانه فرصت دهد. اگر محيط مدرسه به مواد آموزشي صحيح مجهز باشد (يعني آنچه با نياز هاي دروني کودکان در دوره هاي حساس زندگي منطبق باشد) کودکان مشتاقانه باآنها کار خواهند کرد.

 مونتسوري براي ايجاد محيط مناسب ، زماني طولاني را صرف مشاهده رفتار کودکان در کار با مواد آموزشي مختلف کرد و آن موادي که کودکان اظهار مي کردند که ارزش بيشتري دارند را نگه مي داشت. وقتي مواد آموزشي با نياز دروني شان منطبق­بود، آنها با تمرکز، حواس بيشتري مشغول فعاليت شدند(مونتسوري، 1936ب،ص119).

مونتسوري دريافت که کودکان نمي توانند در يک زمان ، مهارتهاي زيادي را فرا بگيرند. بعضي از تکاليف براي آنها دشوار است چون آنها فاقد بعضي از مهارت هاي حرکتي لازم هستند. براي برخورد با چنين مسائلي ، آموزشي خاص را تدوين کرد(_مونتسوري،1948،ص93).

مونتسوري معتقد بود که اگر آموزش را در چهار سالگي آغاز کنيم ، کودکان خواندن و نوشتن را با شور و شوق فرا خواهند گرفت ، به اين دليل که آنها هنوز در دوره حساس فراگيري زبان قرار دارند و اگر تا 6 تا 7 سالگي براي آموزش نوشتن صبر کنيم ، تکليف دشوار تر خواهد بود چون دوره حساس زبان به پايان رسيده است. کودکان 4ساله، معمولاً نوشتن را قبل از خواندن ياد مي گيرند و بر آن مسلط مي شوند اما نمي توان نوشتن را يکباره به کودکان اين سن آموزش داد. بايد به آنها در دست گرفتن مداد را ياد داد و سپس کشيدن خط در در روي خطوط را تمرين کند و در تمرين ديگري ، انگشت هايش را روي حروفي که از کاغذ سمباده بريده شده و بر روي قطعات چوبي چسبانده شده است مي کشند آنها از طريق اين تمرين حرکت هاي حروف را فرا مي گيرند و از تکرار اين تمرين لذت مي برند و بدين ترتيب ادامه مي دهيم تا اينکه بتواند با الفباي قابل حمل کلمه بسازد(کرين[14]،1388،ص114 و 115).

ويگوتسکي [15] معتقد بود که يادگيري کودکان در محدوده منطقه مجاور رشد صورت مي گيرد- دامنه اي از تکاليف که انجام دادن آنها به تنهايي براي کودک خيلي دشوار هستند، ولي با کمک بزرگسالان و همسالان ماهرتر امکان پذير مي باشند(لورابرک،2007،ص412).

کودکان پيش دبستاني داراي خواهر – برادر از عقيده غلط بيشتر آگاه هستند زيرا با صحبت خانواده درباره نقطه نظر ديگران بيشتر مواجه شده اند. کودکان  پيش دبستاني که اغلب با دوستان خود درباره حالت ذهني صحبت مي کنند ، از نظر درک کردن عقيده جلوتر هستند(لورابرک،2007،ص 422).

ويگوتسکي معتقد بود که کودکان پيش دبستاني با آموزش و سعي مي توانند به درک و فهم واقعي از مفاهيم برسند و ديگر مفاهيم را با مصداقش فرا نمي گيرند بلکه از مفهوم به طور واقعي آگاهي مي يابند و همين که به آگاهي مفاهيم دست يافت ، مي تواند به طور ارادي ازآنها استفاده کند(کرين،1388،؛ص308).

 

نقش مربي

به طوري که در اميل مي خوانيم، براي آموزش و مراقبت اميل در کودکي و جواني و بعدها براي شناخت مردم و انتخاب حرفه ، مسافرت و شناخت محيط ، و سرانجام ازدواج و زندگي در مراحل مختلف، وجود  مربي الزامي است. نقش مربي از ديدگاه روسو، نقش راهنما و هدايت کنندده است. به طوري که در اميل مربي در درجه اول دوست و رفيق بازيهاي اميل ، و در جواني محرم اسرار، در مسافرتها مصاحب و همراه و در انتخاب حرفه و تصميم گيري براي ازدواج و زندگي ، نقش آماده کننده و هدايت کننده و نه تعليم دهنده و تحميل کننده را بازي مي کند.

روسو در اميل چنين مي گويد: مربي اطفال بايد جوان باشد زيرا بين بزرگسال و کودکان اشتراک عقيدتي وجود ندارد و به شرط دارا بودن عقل و درايت، مربي هرچه جوان تر باشد بهتر است. مربي بايد شاگرد را در اختيار داشته باشد و خود انتخابش نمايد. آن جا که او بايد راهنمايي کند ، بايد از دستور دادن بپرهيزد و بايد کاري کند که خود طفل به کشف امور بپردازد.

 سرانجام عقيده ي روسو اين است که استاد اين فن را بايد مربي بناميم نه آموزگار. در اين جا، گفتن اين نکته لازم مي آيد که همه طبيعت گرايان همچون روسو، معلم را از به کار بستن هر نوع روش تدريس باز مي دارند و فقط ناظر هستند و سعي مي کنند تا به هيچ طريقي در کودک اثري تحميلي نگذارند.

منابع

اسپادک، برنارد(1366). آموزش در دوران کودکي؛ ترجمه: نظري نژاد، محمد حسين. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوي.

برک، لورا.(1388). روانشناسي رشد(ازلقاح تا کودکي)؛ ترجمه: سيد محمدي، يحيي. تهران: ارسباران.

تقي پور ظهير، علي.(1381). اصول و مباني آموزش و پرورش. تهران: انتشارات پيام نور.

شاتو، ژان.(1355). مربيان بزرگ؛ ترجمه: غلامحسين شکوهي. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

طوسي، محمد علي.(1354). تاريخ آموزش و پرورش. تهران: انتشارات دانشگاه سپاهيان انقلاب ايران.

کرين، ويليام.(1384). نظريه اي رشد. ترجمه؛ خويي نژاد، غلامرضا. رجايي، عليرضا.تهران: رشد.

ماير، فردريک.(1350). تاريخ فلسفه تربيتي؛ فياض، علي اصغر. انتشارات فرانکلين.

مفيدي، فرخنده.(1372). آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستان(رشته علوم تربيتي). تهران: انتشارات پيام نور.

Montessori, M. (1936). The secret of child hood ( M.J. costelloeT trans). New York: Ballantine  Books, 1966.

 




[1] .day car centers

[2] . nursery schools

[3] .Rousseau

[4] .Von Marenholtz-Bulow

[5] .Smith

[6] .Pstalozzi

[7] .Frobel

نظرات شما عزیزان:





تاریخ: دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط موسی الرضا پوررحمانی
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 24355
تعداد مطالب : 92
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1